روانشناسی مسلمانان از منظر فرانسویان
به قلم حجت الاسلام آقای دکتر حمید رفیعی هنر
لطفاً به 96 سال پیش برگردید!
ماجرای اهانت رئیس جمهور فرانسه (مکرون) به ساحت قُدسی خاتم پیامبران (صلّی الله علیه و آله و سلم) این روزها موجی از اعتراض و اعلام انزجار را فراخوانده است.
ساده انگاری است اگر تصور شود این ماجرا از یک کاریکاتور در این روزها آغاز شده است؛ که شارلی ابدو ها خود را با
کاریکاتور سرپا نگه داشتهاند (قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ)!
ماجرای اسلام هراسانی (و نه اسلام هراسی) کشورهایی چون فرانسه به سالهای دور بر میگردد؛ آن هم توسط به اصطلاح اندیشه ورزانشان!
فرانسویها از خیلی سال پیش نسبت به شخصیت مسلمانان؛ دغدغه داشتهاند!
آنها همواره در پی تحلیل دین اسلام و تحلیل شخصیت مسلمانها بوده اند؛ چون موضوع مهمی برای آنها بوده! رشد تفکر اسلام برای آنها چشم گیر بوده، و آنها همواره نگران گسترش اسلام در کشورهای خود بوده اند!
آنها در تلاش بوده اند تا در اذهان مردمِ خود روانبنههای منفی نسبت به مسلمانان بسازند!
آنها می خواسته اند مسلمانان را پیرو خشونت، و ضد تمدن نشان دهند!
از باب نمونه توجه شما را به کتابی جلب میکنم که در سال 1924 (96 سال پیش) در فرانسه تدوین شد؛ تحت عنوان:
«اسلام و روانشناسی مسلمانان : L’islam et la psychologie du musulman ».
این کتاب توسط یک روشنفکر فرانسوی به نام آندره سرویر (André_ Servier) ابتدا به زبان فرانسوی تألیف شد، سپس توسط «موس بلوندل» با عنوان:
« Islam and the Psychology of the Musulman»
به زبان انگلیسی ترجمه شد و در سطح گسترده ای در کشورهای اروپایی انتشار یافت. عجیب است که این کتاب مجدداً در سال 2014 در آمریکا تجدید چاپ شد!
این کتاب در پی تحلیل شخصیت مسلمانان است اما با یک سوگیری عجیب و غریب!
ظاهرا نویسنده از ابتدا شمشیر را از رو بسته، و تصمیم داشته با یک فرافکنی، تفکر اسلامی و شخصیت مسلمانان را وارونه جلوه دهد!
بگذریم، من در اینجا نمیخواهم محتوای آن کتاب را شرح دهم که خود نوعی ترویج خواهد بود؛ امّا توجه خوانندگان فرهیخته را به نکاتی از این کتاب جلب میکنم.
*سرویِر نگران رشد سیصد میلیونی جمعیت مسلمانان زمان خود بوده است.
* نمیدانم چرا اینقدر او در تلاش بوده به دیگران بقبولاند که «اسلام هرگز عنصری از تمدن نبوده است بلکه برعکس، خاموش کننده نورها بوده است!»
*و اینکه چرا میخواهد با «دین مرگ» خواندن اسلام عزیز، افراد را از اسلام بهراساند؟!
*نویسنده در این کتاب در تلاش است جهان اروپا را از چیزی به نام «خطر نفوذ فرهنگ مسلمانان» بر حذر دارد.
او (در آن سالها ) به خطر شکلگیری جنبشهای اسلامی و به رسمیت نشناختن فرهنگ غربی توسط آنها اشاره میکند.
* نویسنده مدعی است تمام پیشرفتهای علمی در دورۀ طلایی اسلام (قرن 8 تا 13 میلادی) حاصل کپیبرداریها از دیگر فرهنگها و یا حاصل تلاش افرادی است که صرفاً نام اسلام را با خود به همراه داشتهاند.
او در هشدار به حاکمان علمی و سیاسی اروپا مینویسد: «اسلام دشمن ماست نه بهخاطر اینکه یک دکترینِ دینی متفاوت از باورهای فلسفی ما دارد، بلکه به¬خاطر اینکه او سدّ راه همۀ پیشرفتها و همۀ تحولات است!
بنابراین ما باید با قوت از هر سیاستی که باعث قدرت گرفتن ملتهایی میشود که پایبند اسلام هستند، اجتناب کنیم!
درعوض، باید از مللی حمایت کنیم (نام یکی از کشورهای منطقه را میبرد) که تنها برداشتِ سایهوار از این دکترین دارند و تعصبی نسبت به ایمان خود ندارند و بهلحاظ سیاسی زود به خواب میروند!» (سرویر، 1924: 262).
به هر حال، تلاش امثال این اندیشهورزان متعصب و مغرضِ غربی این بوده تا در روان افراد غیر مسلمان نسبت به اسلام و مسلمانان یکسری ذهنیت های نهادینه شده، روان بنههای منفی، اسکیما (یا هر چیزی که شما اسم بگذارید) را ایجاد کنند؛ تا در لایههای پنهان روان افراد، هراس از اسلام جا بگیرد و آنقدر عمیق شود تا به یک باور تبدیل شود!
امّا ظاهراً روند شکل دهی این روانبنهها با مشکل مواجه شده است. آندره سرویر ها در مخیله شان هم نمیگنجید که جمعیت مسلمانان در جهان به بیش از یک میلیارد و پانصد میلیون نفر برسد!
امّا دریغ که حوادث تلخ؛ و تفسیرسازی های افراطی از این دین مبین، شرایطی را فراهم میسازد تا «اسلام هراسی سازان» در هر دوره، به سرعت به دنبال جمع آوری شواهد به نفع این روانبنه ها گشته؛ در پی اثبات ادعاهای مرضی خود باشند.
امّا این وعده الهی خدای متعال آرامش_بخش جانهاست که:
يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ :
مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا گر چه كافران را ناخوش افتد؛ نور خود را كامل خواهد گردانيد!
کانال دکتر رفیعی هنر در ایتا:@Mohyii
- بازدید: 0