ترسی بود، ترسی نبود
چه اتفاقی میافتد که کودکی که هنوز راه نیفتاده اگر ماری زهرآگین را ببیند، بدون هیچ ترسی آنرا میگیرد و با آن بازی میکند. ولی همین کودک وقتی کمی بزرگتر میشود بجای آنکه شجاعتر شود، با ورود یک سوسک ناقابل به خانه جیغش مو را به تن همه سیخ میکند، از پرده آویزان میشود و مثل کسی که توی ظرف روغن داغ افتاده مدام بالا و پایین میپرد؟
بچهای که ماهها در تاریکی دوران جنینی به سر برده است چرا الآن با خاموش شدن لامپها خوابش نمیبرد؟
چهکنیم که بچههای ما ترسو نشوند؟ اگر ترسو هستند چطور از آنها رستم دستان بسازیم؟
پاسخ این پرسشها و بسیاری از مطالب دیگر دربارة ترس کودکان را در این کتاب خواهید یافت.
- بازدید: ۱