مولود رمضان
از خاطره هجرت پیامبر(ص) سه سال و از ماه رمضان پانزده روز میگذشت که بشارت تولد نخستین شکوفه پیوند علی و فاطمه(س) شهر میدنه را سرشار شادی و شور کرد؛ شکوفهای که نام مبارک چهارمین معصوم، حضرت حسن بن علی(ع) را به سومین شاخه طوبی میآویخت و عرشیان را با نغمههای سرور بر سریر شکوهمند پیامبر(ص) فرستاد.
نامگذاری امام و آداب اسلامی مربوط به نوزاد از سوی پیامبر(ص) انجام گرفت و نام «حسن» که گویا تا آن زمان در میان اقوام عرب رایج نبوده، انتخاب شد. کنیه آن حضرت «ابومحمد» و القاب آن بزرگوار «سید، سَبط، امین، حجت، بِرّ، زکی، مجتبی و زاهد» گفته شده است.
بخشندهترین انسانها
سهبار همه داراییاش را با خدا قسمت کرد. یکبار نصف آن را بخشید و دوبار همه ثروتش در راه خدا انفاق کرد آنسان که برای خودش هیچ نماند.
مردی نزد آن حضرت آمد و از وی کمک خواست. امام(ع) پنجاه هزار درهم و پانصد دینار به او بخشید و به وی فرمود: حمالی بیاور تا این پولها را با خود ببرد. مرد باربری حاضر کرد، پس امام ردای خود را به باربر بخشید و فرمود: این هم کرایه تو.
یکبار دو مرد اموی و هاشمی بر سر اینکه قوم کدام یک بخشندهتر است با هم به ستیز برخاستند. یکی از آن دو گفت: تو به سوی ده تن از کسانت برو و از آنان بخواه که چیزی به تو ببخشند. من نیز چنین میکنم، البته به این شرط که کسی از حقیقت این آزمون آگاه نگردد. مرد اموی به سوی ده تن از کسانش رفت و از هر کدام هزار درهم گرفت. مرد هاشمی هم ابتدا به سوی امام مجتبی(ع) آمد. آن حضرت یک صد و پنجاه هزار درهم به وی بخشید. سپس به سوی امام حسین(ع) آمد. آن حضرت نیز همین مقدار را به وی عطا کرد.
مرد اموی با ده هزار درهم بازگشت و مرد هاشمی با سیصد هزار درهم با این تفاوت که اموی این مبلغ را از ده نفر ستانده بود و مرد هاشمی تنها از دو نفر، چون اموی آن همه سخاوت را دید، خشمگین شد، چون شکست خود را در گزافهگویی درباره خاندانش به روشنی میدید.
- بازدید: 0