کاملاً مردانه!
مهارتهایی که هر مردی در تعامل با همسرش باید بلد باشد
مهدی صمدی/ نشریه خانه خوبان شماره 126
وقتی دختری راهی خانه بخت میشود، معمولاً اطرافیان همجنس او (مادر، مادربزرگ، خاله، خواهر و...) بسیج میشوند تا هر آنچه از رازهای موفقیت در زندگی مشترک و سیاستهای زنانه در طول زندگی خود آموختهاند، به تازهعروس جوان آموزش دهند. فارغ از اینکه شاید برخی از این توصیهها چندان درست و اصولی نباشند، اما برخی دیگر از آنها معمولاً خالی از لطف نیستند و ممکن است در زندگی مفید واقع شوند. این در حالی است که معمولاً مردها چنین شرایطی را بهندرت تجربه میکنند. بهندرت پیش میآید که اطرافیان، چه پیش از ازدواج چه بعد از آن، راز و رمزهای همسرداری و به دست آوردن دل «خانم» را به آقایان آموزش دهند. اغلب آقایان حتی از رفتارهایی که برای خانمها بسیار ناراحتکننده است هم بیخبرند. بعد از مطلب «کاملاً خانمانه» در شمارة قبلی خانهخوبان، در این مطلب به برخی از مهارتهایی که آقایان در تعامل با همسرشان باید بلد باشند، اشاره میکنیم.
اگر دروغگو باشید
اولین و اساسیترین نیاز در وجود هر خانمی، نیاز به احساس «امنیت» و «آرامش» است. در واقع بسیاری از خانمها در درجه اول برای برآورده شدن این نیاز ازدواج میکنند. خانمها گمان میکنند در کنار مردی که تکیهگاهی محکم و قابلاعتماد برای آنهاست، میتوانند امنیت و آرامش را تجربه کنند. به همین دلیل وقتی مردی به همسرش دروغ میگوید، حتی یک دروغ کوچک، همسرش بعد از پی بردن به آن دروغ، بیشازحد انتظار او برآشفته میشود. این مسئله در مورد پنهانکاری هم کاملاً صادق است. گاهی مردها مسائل پیشپاافتادهای –مثلاً رفتن به خانه مادر یا خواهر- را به همسرانشان با دلیل یا بیدلیل اطلاع نمیدهند و وقتی خانمها به هر طریقی خبردار میشوند، به گونهای ناراحتی نشان میدهند که ممکن است به نظر آقایان غیرمنطقی باشد. در واقع خانمها شاید بیشتر از اینکه از دروغ کوچک یا پنهانکاری پیشپاافتاده همسرشان ناراحت شوند، از احساس امنیت و آرامشی که خدشهدار شده هراسان و عصبی میشوند. سعی کنید همیشه حقیقت را به همسر خود بگویید، حتی اگر بدانید فهمیدن آن موجب رنجش همسرتان میشود، باز هم بهتر از آن است که به او دروغ بگویید یا پنهانکاری کنید و به این شکل اعتماد او به خودتان را از بین ببرید و در نتیجه آرامشش را از او سلب کنید.
اگر به همسر خود اجازه صحبت ندهید!
خانمها نیاز حیاتی به صحبت کردن دارند، به ویژه زمانی که ناراحت و دلخور باشند. معمولاً از نظر آقایان صحبتهای خانمها خستهکننده، تکراری، بیفایده یا حتی اعصابخردکن است اما باید توجه داشته باشید که خانمها به نفس «صحبت کردن» نیاز دارند. ممکن است یک خانم بارها و بارها راجع به مسئلهای که برایش ناراحتکننده بوده است صحبت کند، فقط به این دلیل که احساسات منفی خود را تخلیه کند و کمی به آرامش برسد. معمولاً وقتی خانمها راجع به نگرانیها و ناراحتیهایشان صحبت میکنند، مردها به چند شکل واکنش نشان میدهند:
عدهای که از همه بیحوصلهتر هستند، از کوره در میروند و با جملة: «دوباره شروع شد؟» بحث را در نطفه خفه میکنند! و تعجبی هم ندارد اگر همسران چنین افرادی از تجمع احساسات منفی سرکوبشده و حرفهای ناگفته در درونشان، دیر یا زود دچار افسردگی شوند.
دسته بعد آقایانی هستند که وقتی همسرانشان در حال صحبت هستند، درست مثل مجسمه ابوالهول مینشینند رو به روی او و بدون اینکه کوچکترین عکسالعملی نشان دهند، به نقطه نامعلومی خیره میشوند و احتمالاً درگیر همه جور فعالیت ذهنی هستند به جز گوش دادن به حرفهای او! میتوان انتظار داشت که همسران چنین افرادی، به دلیل احساس نادیده گرفته شدن، تمایل به پرخاشگری پیدا کنند!
گروهی از آقایان هم وقتی همسرشان در حال صحبت است، مدام حرف او را قطع میکنند و راهحل ارائه میدهند و کلمات و جملات را تجزیهوتحلیل میکنند و ایراد میگیرند و... . احتمالاً همسران چنین افرادی نیز به مرور زمان خودبهخود به سمت سکوت کردن کشیده میشوند!
اما عده قلیلی از آقایان هستند که به درستی تشخیص میدهند نه تنها باید به همسرانشان فرصت و اجازه حرف زدن را بدهند، بلکه درک میکنند که هدف خانمها از صحبت کردن، نق زدن یا تکرار مکررات نیست، بلکه آنها بیشتر با هدف تخلیه احساسات منفی و سبک شدن صحبت میکنند و بیش از هر چیز به همدلی احساسی همسر خود نیاز دارند تا توصیهها و ارزیابیهای دقیق و منطقی!
اگر بیشازحد به غار تنهایی خود علاقه دارید!
معروف است که وقتی ذهن مردها درگیر مسئلهای باشد، به غار تنهایی خود میروند تا مسئله را برای خود تجزیهوتحلیل و حلوفصل کنند؛ اما برخی مردها هستند که کلاً در غار تنهایی خود زندگی میکنند و فقط هر ازگاهی از غار تنهایی بیرون میآیند و سری به همسر و فرزندان خود میزنند! چنین افرادی معمولاً آنقدر درگیر زندگی فردی خود و دغدغههای شخصیشان (مانند کار، تحصیل، بودن در کنار دوستان و...) هستند که مناسبتها را فراموش میکنند، از احوال اعضای خانواده و به ویژه همسرانشان بیخبرند و نیازهای آنها را نادیده میگیرند. زمانی که شما با فردی وارد زندگی مشترک میشوید، لازم است که حتماً برای بودن در کنار او، برآورده کردن نیازهایش، شنیدن سخنانش، تفریح و گردش با او و حتی صحبت کردن با او راجع به خودتان و دغدغهها و اهدافتان، برنامهریزی کنید. اگر قرار بر این باشد که بعد از ازدواج، هرکسی صرفاً در دنیای شخصی خود زندگی کند و فقط به دنبال اهداف فردی خود باشد، «ازدواج» به معنای حقیقی کلمه معنای خود را از دست میدهد.
اگر خدایی نکرده...
یکی از حساسیتهای عمده تمام خانمها در همه جای دنیا، معطوف شدن توجه همسرانشان به خانمهای دیگر است. خانمها معمولاً از بیشازحد صحبت کردن همسرانشان با خانمهای دیگر، شوخی کردن با خانمها، یا نگاههای غیرضروری دلخور میشوند و به احساس ناامنی دچار میگردند. این مورد هم درست مثل دروغ و پنهانکاری، اعتماد زن به شوهرش را خدشهدار میکند و در نتیجه آرامش را در زندگی از بین میبرد. همچنین در درازمدت موجب سرد شدن خانم نسبت به زندگی مشترک میشود، زیرا میزان احساس تعهد و وفاداری که یک خانم از جانب همسر خود دریافت میکند، مستقیماً در تمایل او به روابط زناشویی تأثیر میگذارد. پس هر چه از هر لحاظ به همسر خود وفادارتر باشید، همسر شما با خیال راحتتری میتواند بر روی شما و زندگی مشترکتان سرمایهگذاری روانی کند و در نتیجه عشق بیشتری از جانب همسر خود دریافت میکنید و محیط خانوادگی آرامتر و صمیمیتری را تجربه مینمایید.
- بازدید: 0