لالاییهای عاشورایی
به کوشش هادی سحابی
«من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم»، فقط یک مصرع خاطرهانگیز و خوشآهنگ در مداحیها نیست؛ یک حقیقت مهم و قابلتوجه در تربیت اسلامی است. مادران عاشورایی، فرزندانشان را نیز عاشورایی تربیت میکنند. شاید بسیاری از ما هنوز در یاد داشته باشیم نوحههایی را که در کودکی از زبان مادرمان میشنیدیم و از آن لذت میبردیم. این سنت نیکوی نوحهخوانی برای فرزندان، امروزه نیز میتواند توسط مادران و پدران تداوم پیدا کند و والدین در ایام محرم و حتی غیرازآن، برای فرزندان و نوزادان خود اشعار عاشورایی بخوانند. با توجه به اینکه بسیاری از فرزندان با لالایی به خواب میروند، ما در این نوشتار برخی از لالاییهای زیبای عاشورایی را خواهیم آورد.
معروفترین لالایی عاشورایی
مصطفی رحمان دوست شاعر خوشنام شعر کودک یکی از کسانی است که لالایی عاشورایی سرود و شعری ماندگار از خود بر جای گذاشت. خودش درباره ماجرای سرودن این لالایی میگوید: مرحوم حاج حسین فرهنگ در شیراز هر سال شب شعر عاشورا را برگزار میکرد و در آن دوران از من هم دعوت میکرد که حضور پیدا کنم و من هم میگفتم شعر عاشورایی ندارم. تا اینکه شبی از من دعوت کرد که حضور پیدا کنم. از خانه بیرون آمدم و ناراحت بودم که چرا تا به حال شعر عاشورایی نگفتهام. در همان زمان شعر «گنجشکلالا»ی من از رادیو پخش میشد و شنیدم. به خودم گفتم فقط بلدی شعر لالایی بگویی؛ امام حسین (ع) طلبت؛ اما همین حال و هوا، این حس را در من برانگیخت که چرا امشب یک لالایی ویژه برای بچهها نگویم. همانجا برای نخستین بار شعر کودکانه عاشورایی گفتم. آن زمان میگفتند این نخستین شعر عاشورایی برای بچههاست.
مدینه بود و غوغا بود، اسیرِ دیوِ سرما بود
محمد سر زد از مکه، که او خورشید دلها بود
لالا خورشید من لالا، گل امید من لالا
خدیجه همسر او بود، زنی خندان و خوشخو بود
برای شادی و غمها، خدیجه یار نیکو بود
لالالا شادیام لالا، غمم آزادیام لالا
خدا یک دختر زیبا، به آنها داد لالالا
به اسم فاطمه زهرا، امید مادر و بابا
لالالا کودکم لالا، قشنگ و کوچکم لالا
علی داماد پیغمبر، برای فاطمه همسر
برای دختر خورشید، علی از هر کسی بهتر
چراغ خانهام لالا، گل گلدان من لالا
علی شیر خدا لالا، علی مشکلگشا لالا
شب تاریک نان میبرد، برای بچهها لالا
لالا مشکلگشای من، گل باغ خدای من
حسن فرزند آنها بود، حسن مانند بابا بود
شهید زخم دشمن شد، حسن یک کوه تنها بود
لالا کوه بلند من، تو شیرینتر ز قند من
علی فرزند دیگر داشت، جوانی کوهپیکر داشت
همیشه حضرت عباس، به لب نامِ برادر داشت
لالا نازک بدن لالا، عصای دست من لالا
گلِ پرپر حسینم کو، گلِ سرخ و گل شب بو
کنار رود و لبتشنه، تمام غنچههای او
لالالا غنچهام لالا، لالا لالا گل تنها
حسین و اکبرم لالا، علیِ اصغرم لالا
کجایی عمهجان زینب، سکینه دخترم لالا
لالا لالا گل لاله، نکن گریه نکن ناله
شبی سرد است و مهتابی، چرا گریان و بیتابی
برایت قصه هم گفتم، چرا امشب نمیخوابی
لالالا جان من لالا، گل باران من لالا
لالا با چشم نمناک
لالا لالا گل خوشبو، گل یاس
به سوی خیمهها میآید عباس
یزیدان اشک طفلان را ندیدند
کبوترهای ما را سر بریدند
لالا لالا ببین این لالهها را
به روی سینۀ پُر داغ صحرا
ببین سقای ما را غرق در خون
ملائک میبرند از دشت بیرون
لالایی کن لالا با چشم نمناک
که دست گل، خدا افتاد بر خاک
به دل دارم هزاران شیون و درد
ندیدی زینب از داغش چه میکرد
لالا لالا که امشب دشت، غوغاست
از این آتشسرا پرواز زیباست
کبوترهای خسته پَر کشیدند
کنار ساقی کوثر رسیدند
لالا لالا گل پژمرده لالا
دریده تیرِ دشمن مَشکها را
بیا با تشنهلبها گریه سر کن
لبت را با گلابِ اشک تَر کن
لالا لالا ببین این لالهها را
به روی سینۀ پُر داغ صحرا
کبوترهای خسته پَر کشیدند
کنار ساقی کوثر رسیدند
لالا نوه حیدر
لالایی گلم لالا، مهتاب اومده بالا
موقع خواب حالا، اما نه به زیر خاک...
لالایی چه شیرینی، روی ابرا بنشینی
خوابای خوب ببینی، اما نه به زیر خاک...
لالایی گل زهرا، عمو بیاد از صحرا
آبو بیاره سقا، اما نه به زیر خاک...
لالا گل یاسینم، گل پسر شیرینم
دومادیتو میبینم، اما نه به زیر خاک...
لالا نوة حیدر، لالایی علیاصغر
قربون قدت مادر، اما نه به زیر خاک...
لالایی گل مریم، میبری ز قلبم غم
قد که میکشی کمکم، اما نه به زیر خاک...
لالایی عزیز جونم، نور چشم گریونم
شمع شبهای خونم، اما نه به زیر خاک...
لالا گل بارونی، لالایی پریشونی
گفتم میری مهمونی، اما نه به زیر خاک
لالا نوه حیدر، لالایی علیاصغر
قربون قدت مادر، اما نه به زیر خاک...
بخواب ای کودک مادر
بخواب ای غنچة پرپر، بخواب ای کودک مادر
علیِ اصغرم لالای، لالایی مادرم لالا
عزیزم از چه بیتابی، چرا مادر نمیخوابی؟
گمانم تشنة آبی، علیِ اصغرم لالا
مزن آتش به جان من، مبر تابوتوان من
ببین اشک روان من، علی اصغرم لالا
عزیز من مکن غوغا، بخواب ای کودک زیبا
مسوزان قلب مادر را، علی اصغرم لالا
مزن آتش دل من را، مسوزان حاصل من را
علی اصغرم لالای، لالایی مادرم لالا
چه شور است این به سر داری، مگر میل سفر داری؟
مکان و منزل من را، علی اصغرم لالا
نخوابم در کنار تو، خزان گردد بهار تو
چنین مادر مکن زاری، علی اصغرم لالا
- بازدید: 0